زندگی زیبا...

زندگی زیبا...

وبلاگ شخصی مهدی چابک
زندگی زیبا...

زندگی زیبا...

وبلاگ شخصی مهدی چابک

اردوی راهیان نور

 

پس از گذشت 20روز از اون سفر دلچسبُ خاطره انگیر...وظیفه ای برخودم می دونستم که در مطلبی این سفر رو توصیف کنم.


نمی خواستم مطلبم از روی جو و احساس زودگذر باشه برای همین گذشت زمان برای نوشتن نیاز بود...با اینکه خیلی از مسائل رو فراموش کردم حتی الآن دقیقاً مکان هایی که دراین سفر رفتیم، در خاطرم نیس...ولی سعی می کنم که هرچه در ذهنم هست رو بنویسم.

 

خاطرات اردوی راهیان نور دانشگاه روزبهان ساری در 20-25 اسفند سال 1390:


ادامه مطلب

    ادامه مطلب ...

نقل یک خاطره از پروفسور حسابی توسط آقای مهندس ایرج حسابی


در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند.

 

آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند.

 

چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند.

 

دکتر می گفت: " برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد.

 

همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند.

 

من فوراً یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم.

 

به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم.

 

من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند.

 

برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد."

 

آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت ، بعدها انیشتین به من گفت: " وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست.

 

ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است."


بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند.

 

به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند.

 

بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند.

 

همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند.

 

ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست.

 

انیشتین از آقای دکتر می خواهند که قطعه ی دیگری بنوازند.

 

پس از پایان این قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت" دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند.

 

آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با "س" شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود.

 

بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است.

 

تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه ی رویش.

 

ماهی با "م" به نشانه ی جنبش،

 

آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی،

 

شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی و ... همه متعجب می شوند

 

 و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد.

 

آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین، بور، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند.

 

بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند.

 

آقای دکتر برای مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد.

 

آب نشانه ی فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست.

 

انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود.

 

از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید : "ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید.

 

علم شما کجا و علم ما کجا؟!"


خیلی جالب است که آدم به بهانه ی نوروز، فرهنگ و اعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی کند.

 


راهیان تور



امشب به سفری میرم که دلم زیاد راضی نیستُ دلم به سفر نمیره!.  شایدم دیرتر بره!


سفری به جنوب


سفری به عمق حادثه ی خونین گذشته



بابا می گه:


تجربه خوبیه

شاید به اهدافت نرسی...ولی سعی کن به سمت اون چیزی که درونت میخواد بری.


منم میگم: می دونم خوش می گذره ولی میدونم که بدم می گذره!!!




برای من یک سفر ، فراتر از یک سفره!!!

مجبور بودم به این سفر برم؛

نیازم بود...


وجدان کاری



2روز دراین هفته با مهندس عزیزی سرکار نقشه برداری دانشکده علوم پزشکی ساری رفتم،
واقعاً از توانایی ایشون در نقشه برداری لذت زیادی بردم؛
دقت و نظم در کارهاشون خیلی واسم جالب بود و اصلاً هیچ کاری رو سهل نمیگیره و به قول ما امروزی ها اهل سمبل کاری نیستن.
سختکوش بودن ایشون و دل به کار دادنشون خیلی منُ حیرت زده کرد...با تمام جدیت و پشتکار مثل یک جوون بیست ساله فعالیت نشون میدن و دقت به کارشون فوق العده هست.
رابطه خیلی خوبی با من که ازشون 20سالی کوچیک ترم داره که اصلاً احساس نمیکردم که از من بزرگترن.


منظور از همه ی این حرفام اینه که یک فرد مهم نیست که در چه قسمتی به فعالیت می پردازه، مهم اینه که به اون کار علاقه داشته باشه...و بدونه داره چیکار میکنه...به کار اهمیت بده...دیسیپلین کاری آیتم مهم موفقیت تو کارهاس.


خیلی چیزها رو طی این 2روز یاد گرفتم و فهمیدم برای رسید موفقیت نباید عجله کرد نباید طمع داشت ...

شاید بشه و حتماً میشه که با عددسازی و سمبل کاری سریع تر و راحت تر به هدفت برسی بطوری که هیچ کس نفهمه...ولی

خودت میدونی چیکار کردی...به کارهات فکر کن...ببین آرامش رو در درونت حس میکنی یا نه؟!


پ ن:

ترم قبلی از نظر درسی زیاد خوب نبودم ولی بهترین نتیجه تحصیلی دانشگاهیم رو در یِ ترم گرفتمُ معدلم خیلی خوب شد
زمان انتخاب واحد این ترم 24 واحد برداشتم تا بتونم برای ترم بعد به غیر از درسم برای کنکور ارشد بخونم و هم سرکار برم...
ولی واقعاً قبل اینکه کلاس ها شروع بشه باور داشتم که می تونم ولی همون هفته اول با شروع شدن کلاس ها جا زدم!

اینقدر درس ها سنگین ه که مجبور شدم 2تا درس یعنی 4واحد از درسامُ حذف کنم.

مسلمان واقعی


مـلا و شـراب فـروش !



سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد.
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید.
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست !
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند !
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم ؟! سخن هر دو را شنیدم :
یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند !
و سوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد …!

"پائولو کوئیلو"



مـرد واقعـی و مسلمـان واقـعی

ادامه مطلب ...

تکرار اثر سیاوش قمیشی

 

ای آدمک کوکی ... صبح شد که بیدار شی
مثل همه ی عمرت ... تکرار شیُ تکرار شی
صبحه ولی انگار نیست ... تو توی شبت برقی
بین شب و روزِ تو ... انگار که نیست فرقی
شب ها مثل روزاته ... روزات همگی تکرار
از دست همه سیری ... از دست خودت بیزار
پرواز واسه تو مرده ... تو اوج نمیگیری
بُردی همه رو از یاد ... از یاد همه میری

 


تا فرصت هنوزم هست ... برگرد به خودت برگرد
نو شو که این تکرار ... از تو، تو رو دورت کرد
بسته اگه تا امروز ... تکرار تو رو داد بر باد
فردا رو بساز از نو ... دیروزُ ببر از یاد

تو لحظه ی تکراریت ... تنها خودتی همرات
حسرت شده یار تو ... ای کاش، همه ی حرفات
با غصه نشو همدم ... سنت شکن خود باش
آزادترین فردی ... وقتی که نگی ای کاش!

 



 

زنــدگی هنــوز زیباســت

Life … Is Still Good.

 

 

سیاوش قمیشی




دانلود ترانه تکرار سیاوش قمیشی

192k

192K

128k

128k

64K




دانلود موزیک ویدیو تکرار اثر سیاوش قمیشی :

کیفیت عالی


کیفیت خوب



معنـای عـشـق واقـعی



 

معنـای عـشـق واقـعی


یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند : با بخشیدن، عشقشان را معنا می کنند. برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین" را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی" را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:


 

 

ادامه مطلب ...

ما شنونده خوبی نیستیم



ما - مردان و زنان- اغلب فکر میکنیم که حرف زدن بیشتر بنفع ماست تا گوش دادن . یکی از بزرگترین مزایای حرف زدن این است که بشما فرصت کنترل افکار و اعمال دیگران را میدهد.

دلیل دیگر اینکه مردم به حرف زدن بیشتر از گوش کردن تمایل دارند این است که فکر میکنند بدین ترتیب احترام و تحسین دیگران را بدست می آورند، در حالیکه اگر ساکت بمانند فکر میکنند گوشه گیر و بی ارزش بنظر میرسند .ما فکر میکنیم کلید موفقیت زندگی در توانائی خوب صحبت کردن است.


اما واقعیت این است که اگر میخواهید دیگران را بوسیله کلمات جذب و متقاعد کنید- مخصوصا همسرتان- اول می بایست ببینید چه میگویند.

در این قسمت هفت دلیل اصلی اینکه ما شنونده خوبی نیستیم، عنوان میشود:

1-  گوش دادن نیازمند تغییرات جسمی است

باور کنید یا نه، وقتی که فردی به دیگری گوش فرا میدهد یک سری تغییرات در بدن وی صورت میگیرد. دفعه آینده که به صحبتهای شخصی گوش میدهید، دقت کنید که چگونه میزان شنوائی شما افزایش می یابد، دمای بدن بالا رفته و تنفس سریعتر میشود. البته، اگر شما واقعا به تمام این تغییرات توجه کنید، در حقیقت به آنچه که دیگران میگویند توجه نخواهید داشت.


نکته: برای جلوگیری از حواس پرتی در نتیجه توجه به رفتار خودتان، نسبت به آنچه که دیگران میگویند هوشیار باشید و روی پیام حرفهایشان تمرکز نمائید.


2- افکار سریع

بعنوان یک انسان، ما قادر هستیم کلمات را سریعتر از آنچه میتوانیم صحبت کنیم، بفهمیم یک فرد عادی میتواند در دقیقه تا600 کلمه را پردازش کند؛ در حالیکه نرخ تکلم همین فرد حدود 125 تا 150 کلمه در دقیقه است.


بنابراین، از آنجائیکه مغز ما کلمات را سریعتر از آنکه بیان کند، پردازش میکند و میفهمد، وقتی پای صحبت کسی می نشینیم علاوه بر آنکه میتوانیم متوجه حرفهای او باشیم، وقت اضافی زیادی هم برای افکار شخصی خود در اختیار داریم،

مثلا میتوانیم به منافعمان فکر کنیم یا به رد صحبتهای فرد مقابل بیندیشیم. تا حالا به این موضوع فکر کرده بودید؟ جالبه، مگه نه؟


3-  فرضیات غلط
پدرم همیشه به من میگفت که یک فرض غلط مادر تمام اشتباهات است . اغلب اوقات، مردم گوش نمیکنند چون فکر میکنند آنچه که دیگری میخواهد بگوید را میدانند، یا اینکه موضوع بقدری پیچیده است که متوجه آن نخواهند شد یا آنقدر مهم نیست که به آن گوش دهند.
نکته : بجای اینکه فرض کنید افکار همسرتان خیلی واضح، ساده، پیچیده، یا خیلی کم اهمیت تر از آن است که به آنها توجه شود، باید بدقت به آنها گوش کنید. قبل از اینکه صحبت فرد به پایان برسد در مورد او قضاوت یا ارزشیابی نکنید. قبل از اینکه در مورد همسرتان قضاوت کرده باشید سعی کنید عقایدش را بفهمید . اول خوب گوش کنید و مطمئن شوید که فهمیده اید، و سپس ارزشیابی کنید.



4- گرفتاریهای شخصی

وقتی خیلی در فکر مشغله های شخصی خود باشیم، باعث میشود نتوانیم فرآیند گوش دادن را بدرستی انجام دهیم . بعضی وقتها بگونه ای تحت فشار قرار میگیریم یا نگرانی هائی در ما وجود دارد که مانع از آن میشود که روی پیام صحبتهای دیگران تمرکز داشته باشیم.


نکته : بجای اینکه برای بی ادبانه جلوه نکردن رفتارتان، وانمود کنید که دارید به او گوش میکنید، باید به او بگوئید که در حال حاضر مسائل و نگرانی هائی در ذهن شما وجود دارد که نمی گذارد با دقت به حرفهای او گوش کنید . ممکن است با گفتن این مسئله، حالا او شنوندۀ حرفهای شما شود.



5- تعداد زیاد صحبت کننده ها
اغلب ما زندگی پر مشغله ای داریم . هر روز به همسرانمان، فرزندانمان، والدینمان، خواهر و برادرانمان، معلمانمان، همکارانمان، رسانه ها، همسایه ها، فروشنده ها و حتی غریبه ها گوش میدهیم . غیر ممکن است که بخو اهیم به تمام آنها و پیام حرفهایشان بدقت گوش دهیم . بنابراین گاهی اوقات نیاز پیدا یکنیم توجهمان را معطوف به چیزی نکنیم . یا بصورت گزینشی به پیامها گوش کنیم تا بتوانیم به مهمترین آنها توجه کنیم.


نکته : حق تقدم در گوش دادن را به آنهائی بدهید که برای شما عزیزترند و یا آنهائی که طبق روال زندگی با آنها سر وکار دارید مثل همسر، فرزندان، خانواده، همکاران و رئیستان . کم توجهی را برای وقتی بگذارید که تلویزیون تماشا میکنید یا رادیو گوش میدهید.



6-  حواس پرتی
پزشکان به آن پارازیت خارجی میگویند. صدای بلند تلویزیون در پس زمینه، موسیقی، محاوره دیگران (در پس زمینه)، ترافیک، شرایط جوی و نظایر آن میتوانند بر قابلیت گوش دادن شما تاثیر منفی بگذارند.


نکته: اگر می بینید که نمیتوانید درست به همسرتان یا دوستتان گوش کنید یا تمرکز روی صحبتهای او مشکل است، سعی کنید عوامل حواس پرتی را کاهش داده یا از بین ببرید : تلویزیون را خاموش کنید، پنجره را ببندید، صدای موسیقی را کم کنید یا به مکان ساکت تری بروید.



7-  کم شنوائی
گاهی اوقات مشکل در قابلیت گوش دادن فرد نیست؛ این می تواند واقعا یک مسئله فیزیولوژیکی باشد . حتی میزان پائین کم شنوائی میتواند مانع از گوش دادن مؤثر شما به دیگران گردد. واقعا تاسف انگیز است که کم شنوائی تشخیص داده نشود . فرض کنید همسرتان صرفا برای اینکه در محاوره با شما مورد کم توجهی یا بی توجهی قرار گرفته است شما را ترک کند در حالیکه این واقعا تقصیر شما نبوده است.


نکته: اگر فکر میکنید شما یا کسی که می شناسیدش از کم شنوائی رنج میبرد، از او بخواهید حتما یک آزمایش شنوائی سنجی بدهد . با امکانات پزشکی امروز ، امکان درمان کم شنوائی پس از تشخیص آن وجود دارد.





گوش کنید، ببینید، بپرسید

حال که تمامی موانع مختلفی که مانع از گوش دادن شما به پیامهای مخاطبتان میشود را دانستید، ممکن است فکر کنید که شنونده خوب بودن غیر ممکن است . خوشبختانه با یک طرز برخورد صحیح، میتوانید این کار را بخوبی انجام داده و از استحکام روابطتان اطمینان حاصل کنید .
در این قسمت چند نکته اضافی که عمل خوب گوش کردن شما را ساده تر میکند، عنوان می کنیم:

کمتر صحبت کنید:
ما یک دهان و دو گوش داریم، بنابراین باید دو برابر آنچه که حرف میزنیم، گوش کنیم . اگر میخواهید همسرتان را بهتر درک کنید، باید بفهمید که با افزایش تمرکز محاورات روی شما و افکارتان، نمیتوانید اینکار را انجام دهید . صبور باشید و بدقت گوش دهید، به زودی این شما خواهید بود که صحبت می کنید.

دنبال پیامهای کلیدی بگردید:
در یک محاوره طولانی، براحتی حواستان پرت خواهد شد. اگر احساس میکنید که دقت کافی را ندارید، سعی کنید توجهتان را به ایده اصلی همسرتان جلب کنید.

سوال کنید:
بمنظور افزایش درک و توجهتان از یک محاوره، میتوانید همیشه بعد از اینکه صحبت فرد به پایان رسید از او سؤال کنید . یا حتی بهتر آن است که حرف او را تفسیر و تاویل کنید تا نشان دهید که واقعا معنی آنرا درک کرده اید . همچنین اینکار به همسر شما امکان میدهد قسمتهائی که خوب متوجه نشده اید یا برداشت اشتباه داشته اید را دوباره توضیح بدهد.

رازی وجود ندارد:

به گزارش سلامت نیوز،اگر خواهان یک رابطه خوب هستید باید یاد بگیرید که درست محاوره کنید . این فقط شامل چگونگی بیان احساسات و نگرانی هایتان نمیشود، بلکه شامل چگونگی گوش دادن به مخاطبتان نیز میگردد.

دکتر معین، متخصص روان شناسی