زندگی زیبا...

زندگی زیبا...

وبلاگ شخصی مهدی چابک
زندگی زیبا...

زندگی زیبا...

وبلاگ شخصی مهدی چابک

آیا روزهای سختی به پایان نخواهد رسید؟


 

مهدی قطعاً تموم میشه

یادت نیست 2 ماه از سال 89 رفت ؛

 بعدش یک روزی گفتی : امسال بهترین سال تمام زندگیم خواهد بود .

مهدی هنوز هم امسال ، 89 هست .

4 ماه کار فوق العاده سخت ، که حتی فکر کنم در تمام طول عمر 20 ساله ام اینقدر سختی نکشیدم . !

 

این روز ها هم داره میگذره

 

 

 

·       *   نتیجه نهایی کنکور اومد ؛

من همدان قبول شدم ،

دانشگاه آبادانی و توسعه روستاها

در رشته مهندسی تکنولوژی نقشه برداری

 

 

 

*  این روزهام شده :

سرکوفت شنیدن از همه :

پدر و مادر : برای اینکه چرا شهر دور انتخاب کردی ؟!ً (با اینکه هزار دلیل دارم ولی فرصت جواب دادن ندارم و نمیدن)

برادر : چرا اخلاقت اینطور شده ؟!

دوستان : چرا چند وقتیه پیدات نیس ؟! ( خوبه که دارم کار خودشون و انجام میدم ! )

 

·         *  وقتی هم پام و از خونه بیرون میزارم ، انگار احساس میکنم همه میخوان به من گیر بدن !ً

 

 

 

خدایای خودت میدونی که هنوز توی کما هستم ، اصلاً وقت فکر کردن در مورد هیچ چیز به جز کارم رو ندارم ، ولی هر کسی یه جوری به من گیر میده ، اصلاً تو این همه مدت هنور 10 مین هم در مورد جایی که باید تا 1 ماه دیگه – 2سال و اونجا باشم فکر نکردم

 

 

 

خدایا ، همیشه یاورم ، کمکم کن

۲۰

 

 

 

امروز وارد دهه ی سوم عمرم شدم ،

 

20 سالگی

20 سالگی سنی ست که بیشتر از این ها برایش آرزو داشتم ،

20 سالگی من یعنی کارکردن در روز ، از خستگی ، شب خوابیدن برای فرار از فکرهای بیهوده ،

…20

بی کسی ،

تنهایی ، ... با این که دور و برم خیلی  شلوغ ، !

دیگه باورم شده که تنهام ، !

راستش و بخوای کمی حسودیم میشه که دوستام یا زن دارن یا نامزد یا ... !

میدونم که میدونی که نمیتونم که بمونم که تنها – ک_ خدا !

چیکار باید کرد ؟!

من عاشق ندیدنی هام ! ، عشقی که با چشم ایجاد نشه ، دوست دارم عاشق نادیدنی باشم تا دوستدار ظاهرهای ساختگی .



دوست ندارم مثل خیلی از جوون های امروزی هر روز و هر ماه ، مغز یک جنس مخالف رو شست و شو بدم تا دوره جوونی رو با خوشی بگذرونم و گناه .

 



سر و کله زدن :

سر و کله زدن با افراد زبون نفهم بسیار سخت ه ،

مخصوصاً اگه روستایی باشن ،

مخصوصاً اگه بی سواد باشن ،

مخصوصاً اگه بخوای بری ، خونشون و متر کنی .

مخصوصاً اگه طرح هادی باشه ً!

تیکه ندازین که دلم خونه از طرح هادی قائمشهر ، برای رفتم به داخل خونه ها باید 100 واحد روانشناسی و روابط اجتماعی ، دروغ و ...  هم پاس می کردم که حداقل اینجاها بدردم بخوره

طرح هادی رو بیشترتون میدونین برای چیه پس ادامه نمیدم .

 

 

راستی اصلاً حرفی از پروژه کارورزی و نتایج کنکور نزدم ، خب بهتون بگم که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده !

 

 


پ ن :

امروز اولین سالی بود که روز تولدم کسی به من تبریک نگفت ، یعنی همه من و فراموش کردن ؟ ، نمیدونم!

 

 

این مطلب از اون مطالبیه که اصلاً وقت اصلاحش و ندارم ، اگه غلط املایی داره فدای سرم ! ( این مطلب طی 14 مین تایپ شده )

 

انتخاب دانشگاه و شهر

 

دیروز کارورزی نقشه برداری پس از 21 روز با کلاس آموزشی درس فتوگرامتری به اتمام رسید

7 مهر زمان تحویل پروژه هست که توی این مدت فرصت داریم تا پروژه رو آماده و تحویل بدیم .

 

چند روز پیش زمان انتخاب رشته و دانشگاه مقطع کارشناسی ناپیوسته بود ، به علت درگیر بودن در کارها و نبود وقت نتوستم انتخاباتم رو تو اینجا بزارم ،

حالا به ذهنم رسید که این کار رو بکنم

برای دیدنش به ادامه مطلب برین

ادامه مطلب ...

کلاس های نرم افزار

سلام به همه 

من الآن دارم این مطلب رو از سایت دانشگاه ساریان تایپ می کنم 

این هفته که آخرین هفته کارورزی ما هس آموزش نرم افزار داریم ، تا بتونیم از 2 هفته زحمتمون تو زمین دانشگاه واقع در جاده دریا ، نتیجه مطلوب و خروجی مناسبی با نقشه و ... بگیریم  

الآن چند نفر دور و برم جمع شدن نمیتونم ادامه بدم  !