شاید ظریف تنها وزیری باشد که بالاترین القاب را از سوی رقبای سیاسی دولت روحانی به نام خود ثبت کرده باشد. در کنار آن به جرات می توان گفت که تنها وزیر خارجه ای است که بی توجه به اظهار نظرهای منفی به کار درست خود برای رفع تحریم هایی که جان مردم را هدف گرفته است ادامه می دهد. این روزها لقب دیپلماسی توئیتری جای خود را به دیپلماسی خنده داده است! و ظریف مانند 6 سال گذشته در این جنگ تنهاست.
ظریف، می جنگد، آنهم با سلاح مدرن رسانه. همان رسانه ای که ترامپ را رئیس جمهور کرد. همان رسانه ای که در سال 2011 خاورمیانه را تا به امروز به آتش کشید و آنارشیسم را حاکم کرد.همان رسانه ای که عراق را با اتهامی دروغین به جنگ کشاند و همچنان این کشور از بی ثباتی سیاسی رنج می برد. همان رسانه ای که ابرقدرت های جهان این روزها از آن به عنوان یک سلاح نرم و مدرن استفاده می کنند تا به رقبای خود حمله کنند و حرف خود را به کرسی بنشانند. این سلاح در داخل هم کارایی های خود را دارد، رقبا پس از یکی دو ماه از لاک خود بیرون آمده و حملات گاز انبری خود را علیه ظریف و دولت یازدهم آغاز کرده اند. همان رقبایی که این روزها دولت را در مبارزه با کرونا تنها گذاشته اند و توقعات آنها از دولت و تیم دیپلماسی او سر به فلک زده است!
اما ظریف مشغول است بی توجه به این حملات، این روزها تریبون و سخنرانی در کار نیست. توئیتر برای سردار دیپلماسی حالا نقش پررنگ تری به خود گرفته است. خصوصا در دوره ترامپ که وزارت خارجه شدیدترین فشارهای خارجی و داخلی را متحمل شده است. از ترور شهید سپهبد سردار سلیمانی تا سقوط هواپیمایی اوکراین و سرنگونی پهپاد آمریکایی،جنگ نفتکش ها در دریای عمان و خلیج فارس و جبلالطارق، حوادث آبانماه،حمله ایران به پایگاه عینالاسد، هجمه ها و فشارهای جدی به وزارت خارجه در سال گذشته بود و چند ماه منتهی به سال که با حمله مرگبار یک ویروس همچنان در جریان است. وظایفی که افکار عمومی انگشت اتهام را به سمت وزیر گرفته است و می گوید تحریم ها سوء مدیریت دیپلماسی خنده جناب وزیر است! همان افکار عمومی که فراموش کرده است که پس از برجام و قبل از روی کار آمدن ترامپ، ایران سیب زمینی در مقابل نفت وارد کشور نکرد. قیمت بنزین متعادل بود، تبادل ارز در صرافی ها و تجارت کشور در یک کانال ثابت بود.
افکار عمومی کشور نمی خواهد به یاد بیاورد که در یکسال اجرای توافق برجام، درهای اقتصاد جهان به روی ایران باز شد و کشورهای صنعتی جهان از آسیا تا اروپا برای ورود به ایران نوبت گرفتند! افکار عمومی به خاطر نمی آورد که روح برجام چگونه نقض شد و همین بهانه ای برای آمدن ترامپ شد. در داخل مخالفان برجام بسیار از آمدن ترامپ استقبال کردند و معتقد بودند که ترامپ جمهوریخواه از کلینتون جنگ طلب بسی بهتر و به نفع ایران است! این همان وضعیتی است که پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران، ریگان جنگ طلب بر سر کار آمد و نتیجه آن هشت سال جنگ تحمیلی بود. و همچنان استراتژی ایران مقابل حریف بر روی یک پاشنه می چرخد! تندروی مقابل تندروی! نقض روح برجام مقابل نقض مفاد برجام! با اینحال این روزها وزیر وزیر خارجه همچنان از پای نشسته است و برای رفع تحریم ها برای مقابله با کرونا تلاش می کند.
دیپلماسی توئیتری
با همه این احوال که شرح آن رفت، ظریف این روزها یک تنه مقابل یکجانبه گرایی ایستاده است تا بلکه به عنوان سهم خود، مقابله با کرونا را در ایران تسهیل کند. او در حالی همچنان حملات رسانه ای خود را ادامه می دهد که اهمیتی به فشارهای داخلی نمی دهد. در اینباره رضا نصری کارشناس سیاست خارجی به ایسنا گفته است: ظریف علیرغم فضای سنگین و احساسی داخلی و با وجود فشارهای بی سابقه دولت آمریکا بر شخص او و علیرغم جنگ روانی وحشتناک و ترور شخصیتی بی سابقهای که در لابیها و اتاق فکرهای واشنگتن علیه او سازماندهی شد، این نقش را با پذیرش هزینههای شخصی ایفا کرد. ظریف در اوج فشارها هم در سطح منطقه پیشنهادهای قابل ملاحظهای -مانند «طرح صلح هرمز»- را به پیش برد، هم در پیشبرد روند صلح در سوریه و یمن نقشآفرینی کرد. او در حوزه «برجام» و رفع تحریم ها فعالیت کرد و در خنثیسازی ایرانهراسی و ممانعت از اجرای دسیسههای متعدد جریان ایرانستیز تمام توان خود را به کار گرفت. در کنار اینها، به خاطر اقدامات رقبای سیاسی دولت روحانی در داخل کشور نیز هزینه داد و در نقش «پاسخگو» در صحنه بینالمللی حاضر شد!
به گزارش خبرآنلاین، این روزها رقبای سیاسی داخلی می گویند اقدام توئیتری ظریف فقط جنبه تبلیغاتی دارد! آیا وزیری در طول تاریخ معاصر ایران اینگونه بی محابا آمریکا را در جوامع بین الملل محکوم کرده است؟ آیا تا کنون نه فقط ایران بلکه کشورهای جهان چنین جسارتی مقابل آمریکای ابرقدرت داشته اند؟ حتی روس ها که ادعای مخالفت و رقابت جهان دو قطبی با ایالات متحده را دارند اینگونه مقابل یکجانبه گرایی و زیاده خواهی ایالات متحده نایستاده اند. اگر این مقاومت نیست پس اسم آن چیست؟ آیا این یک مقاومت دیپلماتیک نیست؟
در اینباره نگاهی به توئیت های ظریف تنها در چند روز گذشته انداخته ایم:
هفتم فروردین: «حتی یک بیماری همهگیر نمیتواند مانع از انتشار پروپاگاندای درجه سه توسط مایک پمپئو شود. آدم معتجب میماند که آیا او وزیر خارجه است یا وزیر نفرت.ظریف در بخش دیگری از توئیت خود نوشت: او هر چقدر تلاش کند، نمیتواند تروریسم اقتصادی، کشتار بیگناهان، اخلال در مبارزه جهانی علیه کووید-۱۹ و جنگطلبی ننگین خود را کتمان کند.»
هفتم فروردین: " کرونا در حال تحمیل خسارت گسترده و سنگین به دنیاست و هیچ کشوری در امان نیست. حتی بزرگترین اقتصاد دنیا به کمک کشورهای دیگر در مبارزه با این همهگیری نیاز دارد. با این حال، از متوقف کردن تروریسم اقتصادی علیه ایران سر باز میزند. آیا ایالات متحده به دنبال یک «همهگیری بیپایان» است؟ رعایت نکردن تحریمهای قلدر، یک ضرورت اخلاقی است."
دهم فروردین: « در هنگامه شیوع کرونا، ایالات متحده از خرابکاری و آدمکشی پا را فراتر گذاشته و جنگ اقتصادی، تروریسم اقتصادی و تروریسم بهداشتی علیه ایرانیان راه انداخته است. این کار حتی فراتر از اقدامات مجاز در صحنه جنگ است. معاونت در جنایات جنگی را متوقف کنید! پیروی از تحریمهای غیراخلاقی و غیرقانونی ایالات متحده را متوقف کنید.»
یازدهم فروردین در اینستاگرام: « این کریهترین چهرهی یک دولت معتاد به تحریم است که میخواهد با تضعیف ایران در برابر کرونا، کارزار ناکام فشار حداکثری را جان دوباره بدهد. تلاش هر لحظهی دستگاه دیپلماسی ایران محافظت از سلامت شهروندان است چراکه مردم همواره بر همه چیز مقدماند. در کنار پرستاران، پزشکان و کارکنان بیمارستانها—که به احترام آنها سرتعظیم فرود میاورم و در کنار دیگر دستگاههای خدمترسان، دیپلماتهای ایرانی نیز به تقابل با کرونا برخاستهاند. برای ستیز با کرونا در کنار تلاش شبانهروزی همکارانم در سراسر جهان برای تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی کشور، باید به بیاعتبار کردن تحریمها همت گماشت و این وظیفهی دیپلماسی ایران است.»
این موارد بخش کوچکی از جنگ توئیتری وزارت خارجه با رفتار غیر انسانی ایالات متحده است. در کنار آن رایزنی های گسترده با همتایان خود در سراسر جهان، فعال کردن لابی ها در کشورهای مختلف خصوصا ایالات متحده برای رفع تحریم های ایران که نتیجه آن نامه سناتور ها به ترامپ برای رفع تحریم ایران است.
کارشناسان چه می گویند؟
یک کارشناس و حقوقدان بین الملل در اینباره به خبرآنلاین می گوید: من سوالم از رقبای سیاسی این است! چرا می گویید ظریف دست نیاز دراز کرده است؟ چرا احترام هموطنانمان و نمایندگان کشورمان در سطح جهانی را نگاه نمی داریم و با این عناوین اقدامات و تلاش آنها را زیر سوال برده و کوچک جلوه می دهیم؟ حتی برخی به خود اجازه داده اند و می گویند ایران دستگاه دیپلماسی گدایی می کند! من به انها می گویم که دستگاه دیپلماسی گدایی نمی کند بلکه به دنبال پول های بلوکه شده خود است. اینها دارایی ایران است که بلوکه و ظالمه مسدود شده است که باید ازاد شود. ما باید با فشار به رهبران جهان، فشار بین المللی، هدایت افکار عمومی، فشار به سازمان های بین المللی جهانی و دیپلماسی و افکار عمومی بتوانیم آنها را وادار کنیم که مقداری این حلقه را برای آمریکا تنگ تر کنند و دارایی ها خودمان را بازگردانند چه ایراد و اشکالی دارد که عده ای در داخل کشور مدام بر طبل مخالفت می کوبند؟ فهم این مساله سخت نیست که این ها دارایی های ایران است و باید بازگردد ، شرایط امروز شرایطی نیست که به جنگ سیاسی داخلی منجر شود و باید به دستگاه دیپلماسی در این زمینه کمک شود تا بتوانیم با فشار بیشتر حساب های بلوکه را از تحریم ازاد کنیم.
تلاش وزارت خارجه در این برهه از زمان چند بعدی است. نکته ای که بسیار مهم است و معمولا تحلیلگران آن را نادیده می گیرند و توجهی ندارند این است که موضوعات را می توان به طور موازی و همزمان دنبال کرد. دنبال کردن یک موضوع نافی موضوع دیگر نیست. اینها با یکدیگر تعارضی ندارد.
باید تا آنجایی که در توانمان است به طرف مقابل فشار بیاوریم و با مشروعیت زدایی بیشتر از تحریم های آمریکا با آشکار تر کردن جنبه های غیر انسانی این تحریم ها،فشار بیاوریم به کشورهای مختلف و افکار جامعه جهانی را به نفع ایران هدایت کنیم. همینطور رسانه ها و سازمان های بین المللی که تا الان هم این سازمان ها همکاری داشته اند از کمیسر عالی حقوق بشر تا دبیر کل سازمان ملل و کشورهای مختلف که به صراحت بیانیه داده اند و نظر دادند و خواستار لغو تحریم ها شده اند، اینها جنبه تبلیغاتی نیست، بلکه فشار رسانه ای و بین المللی است که بالاخره آمریکا برای حفظ وجهه شعار آمریکایی خود مجبور به عقب نشینی خواهد شد.
بنابراین، این یک گام است که امریکا وادار شود که این فشار را تسهیل کند. اگر این هدف را در ذهن خود داشته باشیم نافی هدف های دیگر نیست. و باید این را پر رنگ تر کرد. همزمان این فشار افکار عمومی این مشروعیت زدایی و این تاکید بر جنبه های غیر انسانی و غیر حقوقی تحریم های آمریکا و ضد بشری است و حتی دیگر کشورها تشویق به مبارزه با آمریکا می شوند. ضمن اینکه کشورهای دیگر ترغیب می شوند که از تحریم های علیه ایران صرف نظر کرده و آن را اجرا نکنند.
اینها تلاش پر رنگ وزارت خارجه است که متاسفانه در داخل تخریب می شود. تلاش ملموس تر برای رفع تحریم ها این است که کاری کنیم که با اثبات نامشروع ، غیر انسانی و ضد بشری بودن بودن تحریم ها در وضعیت کرونا نه فقط به ایران لطمه خواهد زد بلکه به دنیا هم لطمه می زند. چراکه اگر بنا باشد این ویروس ریشه کن شود خب طبیعی است که باید همه جای جهان ریشه کن شود. با نشان دادن این واقعیات و نشان دادن انها به رسانه ها کشورهای دیگر را وادار کنیم که از تحریم ها تبعیت نکنند.»
مرتضی خوانساری از دیگر کارشناسان نظر دیگری دارد و می گوید:
«پاسخ به این سوال را باید خارج از هیاهوی سیاسی و امنیتی و در یک فضای
واقعی جستجو کرد. در سیاست خارجی آمریکا تحریم از کاربردی ترین ابزارهای
سیاسی در تنظیم روابط ایالات متحده با کشور های غیر همسو و یا دشمن به شمار
می رود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن ورود به سفارت آمریکا در تهران؛
منافع و اهداف راهبردی دو کشور از حالت موازی خارج و مقابل یکدیگر قرار
گرفت.
اولین تحریم آمریکا علیه ایران موسوم به قانون کاتسا با رأی قاطع
کنگره و سنا علیه ایران به تصویب رسید. این تحریم سرآغازی بر داستان پر قصه
و غصه تحریم هایی شد که در دوره هر رئیس جمهور آمریکا بیشتر و درهم تنیده
تر گردید.
تحریم ها که در گام نخست سیاسی بود، در فرایند سال ها منازعه میان دو کشور،
انباشت آنها بطور جدی وارد حوزه های اقتصادی و سپس امنیتی و نظامی گردید؛ و
جشنواره ای از تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران به امید تسلیم ایران به
راه افتاد.
تحریم های سیاسی و اقتصادی پراکنده و بعضا برخی قانونمند که طی
دوره های مختلف ریاست جمهور آمریکا علیه ایران بکار گرفته شدند؛ در زمان
اوباما ساختارمند گردید؛ و او در کنار تحریم ها گزینه جنگ و مذاکره را روی
میز گذاشت و پس از جر و بحث های فروان نهایتا منجر به مذاکرات هسته ای و
امضا و اجرای برجام شد.» از جانب آمریکا رفع تحریم ها دو
گزینه به نام تغییر حکومت و یا تغییر رفتار دارد. ایران نیز انتظار دارد
که بدون تغییر در رفتار خود، با اقداماتش تا اندازه ای در طرف مقابل تغییر
ایجاد کند؛ که منجر به رفع تحریم های شود.
در سوی دیگر هم؛ حتی کشورهای همسو با ایران نیز در روند مذاکرات هسته ای
بگونه ای رفتار کردند که پیشرفت کشورمان در زمینه دانش هسته ای و برنامه
های موشکی را بر نمی تافتند.این تشریح کلی از وضعیت ایران در مذاکرات و
تحریم ها است. در یک کلام تحریم ها و رفع تحریم ها در یک
خیابان دو طرف بن بست قرار گرفته و برای طرفین علیرغم هزینه های گزاف
مصادره به مطلوب شده است.»
به گزارش خبرآنلاین، کارشناسان در حالی این وضع را اینگونه توصیف می کنند که رئیس دستگاه دیپلماسی در هر دوحالت دو پاسخ باید آماده کند یکی پاسخ به مخالفان داخلی یکی به دشمنان کشورمان در خارج از مرزهای ایران، با اینحال قصه پرغصه تحریم و بدتر از آن اختلافات داخلی این روزها به جای آنکه ملایم تر شود شدت بیشتری گرفته است. بد نیست که به قول رئیس جمهور جنگ سیاسی باشد برای بعد از کرونا! الان وقت این جنگ ها نیست.