ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام به همگی ... امیدوارم حال همتون خوب باشه ،خیلی دوست داشتم ی مطلبِ فانتزی دیگه ای بدم ، روی دلمُ زمین ننداختم...!
زمان طولانی هس که نتونستم مطلبی بنویسم به این دلیل که ترم بسیار سنگینی رو دارم پشت سر میزارم؛
ترمی که تمام دروس من تخصصی هستن و همزمان دارم با 3پروژه درسی سرُ کله می زنم..
امتحاناتم هم تا چن روز دیگه شروع میشه ...خیلی سخته... خدا به دادم برسه
انشاءالله بعد امتحانات جبران می کنم
دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
1. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند
عمده آدمها. حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاستکه قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
2. - آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای
چیزی فانی واگذاشتهاند. بی شخصیتاند و بی اعتبار هرگز به چشم نمیآیند.
مرده وزندهاشان یکی است.
3. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند
آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند
و درنبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند.
دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
4. آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند
شگفت انگیز ترین آدمها. در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه
اند که مانمیتوانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم
نرمآهسته آهسته درک میکنیم. باز میشناسیم. می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می
خواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در
برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم
و غرقه در حضور آنان مستمیشویم و درست در زمانی که میروند یادمان می آید که چه
حرفها داشتیم ونگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان
دست هم نرسد.